شنبه، شهریور ۳۱، ۱۳۸۶

اگر مغرور شوید ، موفقیت به اندازه شکست خطرناک است

ساده ترین کار جهان این است که خودم باشم ، و دشوارترین کار جهان اینکه کسی باشم که دیگران میخواهند

سه‌شنبه، شهریور ۲۷، ۱۳۸۶

دلی که مهر می ورزد همیشه جوان است

انسان مانند رود خانه است هر چه عمیقتر باشد ارامتراست

دوشنبه، شهریور ۲۶، ۱۳۸۶

اگر رنگین کمان میخواهید ، بایدازخیسی باران لذت ببرید

یکشنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۸۶

به كودكي گفتند :عشق چيست؟ گفت : بازي
به نوجواني گفتند : عشق چيست؟ گفت : رفيق بازي
.به جواني گفتند : عشق چيست؟ گفت : پول و ثروت
به پيرمردي گفتند : عشق چيست؟ گفت :عمر
به عاشقي گفتند : عشق چيست؟ چيزي نگفت آهي كشيد و سخت گريست
به گل گفتم: عشق چيست؟ گفت : از من خوشبو تره
به پروانه گفتم: عشق چيست؟ گفت :از من زيبا تره
به خورشيد گفتم عشق چيست؟ گفت: از من سوزنده تره

به عشق گفتم تو آخر چه هستي ؟؟.. گفت نگاهي بيش نيست

دوشنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۶

فردا شروع به كار خواهم كرد

روزي بازرگان موفقي از مسافرت باز گشت ومتوجه شد خانه ومغازه اش در غياب او آتش گرفته وكالاهاي گرانبهايش همه سوخته وخاكستر شده وخسارت هنگفتي به او وارد آمده است.
فكر مي كنيد آن مرد چه كرد؟ خدا رامقصر شمرد وملامت كردويا اشك ريخت؟
او با لبخندي برلبان ونوري بر ديدگان سر به سوي آسمان بلند كرد وگفت:
«خدايا ! مي خواهي كه اكنون چه كنم؟»
مرد تاجر پس از نابودي كسب پر رونق خود، تابلويي بر ويرانه خانه و مغازه‌اش آويخت كه روي آن نوشنه بود :
مغازه‌ام سوخت
خانه‌ام سوخت
كالاهايم سوخت
اما ايمانم نسوخته است
فردا شروع به كار خواهم كرد