شنبه، آبان ۰۴، ۱۳۸۷

ازکتاب " کیمیاگر" اثر پائولو کوئیلو

تاجری پسرش را برای اموختن " راز خوشبختی " به نزد خردمندترین انسانها فرستاد. پسر جوان چهل روز تمام در صحرا راه می رفت تا اینکه بالاخره به قصری زیبا برفراز کوهی رسید .مرد خردمندی که او در جستجویش بود انجا زندگی می کرد. بجای اینکه با یک مرد مقدس روبرو شود وارد تالاری شد که جنب و جوش بسیاری در ان به چشم می خورد .فروشندگان وارد و خارج می شدند .مردم در گوشه ای گفتگو می کردند .ارکستر کوچکی موسیقی لطیفی می نواخت و روی یک میز انواع و اقسام خوراکیهای لذیذ ان منطقه چیده شده شده بود . خردمند با این و ان در گفتگو بود و جوان ناچار شد دو ساعت صبر کند تا نوبتش فرا رسد.خردمند با دقت به سخنان مرد جوان که دلیل ملاقاتش را توضیح می داد گوش کرد اما به او گفت که فعلا وقت ندارد که " راز خوشبختی" را برایش فاش کند . پس به او پیشنهاد کرد که گردشی در قصر بکند و حدود دو ساعت دیگر به نزد او بازگردد.مرد خردمند اضافه کرد : معذالک می خواهم از شما خواهشی بکنم .انوقت یک قاشق کوچک بدست پسر جوان داد و دو قطره روغن در ان ریخت و گفت : در تمام این مدت گردش این قاشق را در دست داشته باشید و کاری کنید که روغن ان نریزد .مرد جوان شروع کرد به بالا و پایین رفتن از پله های قصر در حالیکه چشم از قاشق برنمی داشت .. دو ساعت بعد به نزد خردمند برگشت.مرد خردمند از او پرسید : ایا فرشهای ایرانی اتاق ناهارخوری را دیدید ؟ایا باغی را که استاد باغبان ده سال صرف اراستن ان کرده است دیدید ؟ایا اسناد و مدارک زیبا و ارزشمند مرا که روی پوست اهو نگاشته شده در کتابخانه ملاحظه کردید ؟مرد جوان شرمسار اعتراف کرد که هیچ چیز ندیده است . تنها فکر و ذکر او این بوده که قطرات روغنی را که خردمند به او سپرده بود حفظ کند . خوب پس برگرد و شگفتیهای دنیای مرا بشناس . ادم نمی تواند به کسی اعتماد کند مگر اینکه خانه ای را که او در ان ساکن است بشناسد .مرد جوان با اطمینان بیشتری این بار به گردش در کاخ پرداخت . در حالیکه همچنان قاشق را بدست داشت با دقت و توجه کامل اثار هنری را که زینت بخش دیوارها و سقفها بود می نگریست . او باغها را دید و کوهستانهای اطراف را . ظرافت گلها و دقتی را که در نصب اثار هنری در جای مطلوب بکار رفته بود تحسین کرد .وقتی به نزد خردمند بازگشت همه چیز را با جزییات برای او توصیف کرد .خردمند پرسید : پس ان دو قطره روغنی که به تو سپرده بودم کجاست؟مرد جوان قاشق را نگاه کرد و متوجه شد که انها را ریخته است !انوقت مرد خردمند به او گفت :تنها نصیحتی که به تو می کنم اینست : " راز خوشبختی " اینست که همه شگفتگیهای جهان را بنگری بدون اینکه هرگز دو قطره روغن داخل قاشق را فراموش کنی .

فرشته مسافر، برای گذراندن شب، در خانه یک خانواده ثروتمند فرود آمدند. این خانواده رفتار نامناسبی داشتند و دو فرشته را به مهمانخانه مجللشان راه ندادند، بلکه زیرزمین سرد خانه را در اختیار آنها گذاشتند.
فرشته پیر در دیوار زیر زمین شکافی دید و آن را تعمیر کرد. وقتی که فرشته جوان از او پرسید چرا چنین کاری کرده، او پاسخ داد:" همه امور بدان گونه که می نمایند نیستند."
شب بعد، این دو فرشته به منزل یک خانواده فقیر ولی بسیار مهمان نواز رفتند. بعد از خوردن غذایی مختصر، زن و مرد فقیر، رختخواب خود را در اختیار دو فرشته گذاشتند.
صبح روز بعد، فرشتگان، زن و مرد فقیر را گریان دیدند. گاو آنها که شیرش تنها وسیله گذران زندگیشان بود، در مزرعه مرده بود.
فرشته جوان عصبانی شد و از فرشته پیر پرسید:" چرا گذاشتی چنین اتفاقی بیفتد؟ خانواده قبلی همه چیز داشتند و با این حال تو کمکشان کردی، اما این خانواده دارایی اندکی دارند و تو گذاشتی که گاوشان هم بمیرد."
فرشته پیر پاسخ داد:"وقتی در زیر زمین آن خانواده ثروتمند بودیم، دیدم که در شکاف دیوار کیسه ای طلا وجود دارد. از آنجا که آنان بسیار حریص و بد دل بودند، شکاف را بستم و طلاها را از دیدشان مخفی کردم. دیشب وقتی در رختخواب زن و مرد فقیر خوابیده بودیم، فرشته مرگ برای گرفتن جان زن فقیر آمد و من به جایش آن گاو را به او دادم. همه امور بدان گونه که می نمایند نیستند و ما گاهی اوقات، خیلی دیر به این نکته پی می بریم."

... زندگي مثل چاي است

گروهى از فارغ التحصيلان قديمى يک دانشگاه که همگى در حرفه خود آدم هاى موفقى شده بودند، با همديگر به ملاقات يکى از استادان قديمى خود رفتند. پس ازخوش و بش اوليه، هر کدام از آنها در مورد کار خود توضيح مي داد و همگى ازاسترس زياد در کار و زندگى شکايت مي کردند.
استاد به آشپزخانه رفت و با يک کترى بزرگ چاى و انواع و اقسام فنجان هاى جوراجور، از پلاستيکى و بلور و کريستال گرفته تا سفالى و چينى و کاغذى (يکبار مصرف) بازگشت و مهمانانش را به چاى دعوت کرد و از آنها خواست که خودشان زحمت چاى ريختن براى خودشان را بکشند.پس از آن که تمام دانشجويان قديمى استاد براى خودشان چاى ريختند و صحبت هااز سر گرفته شد، استاد گفت:
«اگر توجه کرده باشيد، تمام فنجان هاى قشنگ و گران قيمت برداشته شده و فنجان هاى دم دستى و ارزان قيمت، داخل سينى بر جاى مانده اند. شما هر کدام بهترين چيزها را براى خودتان مي خواهيد و اين از نظرشما امرى کاملاً طبيعى است، امّا منشاء مشکلات و استرس هاى شما هم همين است. مطمئن باشيد که فنجان به خودى خود تاثيرى بر کيفيت چاى ندارد. بلکه برعکس، در بعضى موارد يک فنجان گران قيمت و لوکس ممکن است کيفيت چايى که در آن است را از ديد ما پنهان کند.چيزى که همه شما واقعاً مى خواستيد يک چاى خوش عطر و خوش طعم بود، نه فنجان. امّا شما ناخودآگاه به سراغ بهترين فنجان ها رفتيد و سپس به فنجان هاى يکديگر نگاه مى کرديد. زندگى هم مثل همين چاى است. کار، خانه، ماشين، پول، موقعيت اجتماعى و .... در حکم فنجان ها هستند. مورد مصرف آنها، نگهدارى و دربرگرفتن زندگى است. نوع فنجاني که ما داشته باشيم، نه کيفيت چاى را مشخص مي کند و نه آن را تغيير مي دهد. امّا ما گاهى با صرفاً تمرکز بر روى فنجان، از چايى که خداوند براى ما در طبيعت فراهم کرده است لذت نمي بريم.خداوند چاى را به ما ارزانى داشته نه فنجان را. از چايتان لذت ببريد.
خوشحال بودن البته به معنى اين که همه چيز عالى و کامل است نيست. بلکه بدين معنى است که شما تصميم گرفته ايد آن سوى عيب و نقص ها را هم ببينيد. در آرامش زندگى کنيد، آرامش هم درون شما زندگى خواهد کرد. تا فردا روزگارانتان زيبا و شاد .

سه‌شنبه، مهر ۳۰، ۱۳۸۷

بهترین دوران زندگی من - جو كمپ

هیچ چیز ارزشمند تر از همین امروز نیست -- گوته


پانزدهم ژوئن بود و من تا دو روز دیگر وارد سی سالگی می شدم. واردشدن به دهه جدیدی از دوران زندگیم نگران کننده بود. چون می ترسیدم بهترین دوران زندگیم را پشت سر گذاشته ام.

عادت جاری و روزانه ام این بود که هر روز قبل از رفتن به سر کار ، برای تمرین به ورزشگاهی رفتم. من هر روز صبح دوستم "نیکلاس" را در ورزشگاه می دیدم. او 79 سال داشت پاک از ریخت افتاده بود. آن روز که با او احوالپرسی کردم ، از حال و هوایم فهمید که سرزندگی هر روز را ندارم. به همین خاطر علت امر را جویا شد. به او گفتم: از وارد شدن به سن سی سالگی احساس نگرانی می کنم. با خود فکر میکردم وقتی به سن و سال نیکلاس برسم، به زندگی گذشته ام چگونه نگاه خواهم کرد. به همین خاطر از نیکلاس پرسیدم:" ببینم بهترین دوران زندگی شما چه موقعی بود؟"

نیکلاس بدون هیچ تردیدی پاسخ داد : " جو دوست عزیز، پاسخ فیلسوفانه من به سوال فیلسوفانه شما این است:"

"وقتی که در اتریش بودم وتحت مراقبت کامل وزیر سایه پدر و مادرم زندگی می کردم آن دوران بهترین دوران زندگی من بود."
"وقتی به مدرسه می رفتم و چیز های زیادی یاد می گرفتم، که الان می دانم بهترین دوران زندگیم بود."
"وقتی برای نخستین بار صاحب شغلی شدم و مسئولیت قبول کردم و به خاطر کار و کوششم حقوقی دریافت کردم، آن دوران بهترین دوران زندگی من بود."
"وقتی با همسرم آشنا شدم و عاشقش شدم، بهترین دوران زندگی من بود."
" جنگ جهانی دوم شروع شد من و همسرم سوار کشتی شدیم و برای نجات جانمام راهی امریکای شمالی شدیم، بهترین دوران زندگی من بود."
" وقتی به کانادا آمدیم و صاحب فرزند شدیم ، بهترین دوران زندگی من بود."
" موقعی که پدری جوان بودم و فرزندانم جلوی چشمانم بزرگ می شدند ، آن دوران بهترین دوران زندگی من بود."


" وحالا جو دوست عزیزم من 79 سال دارم و همسرم را مانند روز اولی که دیده بودمش دوست دارم و این بهترین دوران زندگی من است."

پنجشنبه، مهر ۱۱، ۱۳۸۷

زن زشت وجود ندارد، تنها سليقه ها فرق دارند

پائولو کوئیلو

خداوند هرگز وارد مغز تان نخواهد شد ، دری که او انتخاب می کند قلب شماست

اشخاص بزرگ و با همت به كوه مانند، هر چه به ايشان نزديك شوي عظمت و ابهت آنان بر تو معلوم شود و مردم پست و دون همانند سراب مانند كه چون كمي به آنان نزديك شوي به زودي پستي و ناچيزي خود را بر تو آشكار سازند

براي اداره كردن خويش ، از سرت استفاده كن . براي اداره كردن ديگران ، از قلبت

انسان موجود عجيبي است! اگر به او بگوييد در آسمان خدا, يكصد ميليارد و نهصد و نود و نه ستاره وجود داردبي چون و چرا مي پذيرد. اما اگر در پاركي ببيند روي نيمكتي نوشته اند: رنگي نشويد, فورا انگشت خود را به نيمكت مي كشد تا مطمئن شود

رویا پردازی که عملگرا هم باشد می تواند سرچشمه دگرگونی های بسیار گردد

جبران خليل جبران

ريشه گلي است که به شهرت پشت کرده است

دل دلایلی دارد که عقل را به آن دسترسی نیست

تکلم را با صحبت کردن و مطالعه را با مطالعه کردن و دویدن را با دویدن و کار کردن را با کار کردن خواهید آموخت . به روشی مشابه نیز عشق ورزیدن را با عشق ورزیدن خواهید آموخت . همه ی آنان که فکر می کنند برای آموختن این موارد راه های دیگری وجود دارد ، فقط خودشان را فریب داده اند

بدترين گناه اين است که به کسي که تو را راستگو مي پندارد دروغ بگويي

الماس را جز در قعر زمين نمي توان يافت و حقايق را جز در اعماق فكر نمي توان كشف كرد

علي دشتي

آدم چيزي را كه دارد نميخواهد بلكه چشم و دلش دنبال چيزهايي كه ندارد ميدود در صورتي كه هزاران نفر به داشته هاي او حسرت مي برند

به خدا نگو یه مشکل بزرگ دارم ; به مشکل بگو یه خدای خیلی بزرگ دارم

تاگور

زندگی حتی با عشق گم شده نیز شیرین تر از زندگی بی عشق است

مرا ديوانه مي شمارند چراكه روزهايم را به دينارهايشان نمي فروشم،من نيز آنان را ديوانه مي شمارم چرا كه مي پندارند روزهايم با دينارها خريدنيست…

الهی
توفيقم ده که بيش ازطلب همدردی، همدردی کنم
بيش از آنکه مرا بفهمند ديگران رادرک کنم
بيش از آنکه دوستم بدارند، دوست بدارم،
زيرا در عطا کردن است که می‌ستانيم
و در بخشيدن است که بخشيده می‌شويم
و در مردن است که حيات ابدی می‌يابيم…

کلمات چنان قدرتی دارند که می توانند آتش جنگی را بیفروزند و یا صلحی را بر قرار سازند رابطه ای را به نابودی کشانند و یا آنرا محکمتر کنند برداشت و احساس ما نسبت به هر چیز بسته به معنایی است که به آن چیز می دهیم کلماتی که آگاهانه یا نا آگاهانه برای بیان یک وضعیت انتخاب می کنیم بلافاصله معنای آن را در نظرمان دگرگون می کنند و در نتیجه احساسمان را تغییر می دهند

اميل زولا

بیشتر کسانی موفق شده اند که کمتر تعریف شنیده اند

بهترین زمان برای رفع عواطف منفی هنگام بروز و احساس آنهاست. هنگامی که این عواطف قدرت گرفتند، رفع آنها بسیار مشکلتر است

راز ماندگاري

I love you not because of who you are, but because of who I am when I am with you


من تو رو دوست دارم نه به خاطر تو...بلکه به خاطرشخصيتي و ارزشي که زماني که با توهستم پيدا مي کنم

تنها در يك ذهن آرام است كه دريافت شايسته اي از جهان وجود دارد

گاه بين مشكلات فكر كردن سودآور نيست٬ تنها صبر كردن سودآور است

ديوانگي نخستين گام رها کردن خودخواهي ست، تنها در ديوانگي است که ميتوان ديد در پس پرده عقل چيست

وقتی از کار دست بکشید که کار شما انجام شده باشد، نه آنگاه که خسته شده اید

زيبايي به سيما و صورت نيست، زيبايي به نوري ست که از دل بر دل ميتابد

تفاوت برنده و بازنده در عمل و بی عملی است

هیچ عاملی نمی تواند افرادی را که دارای ذهنیت درست هستند از رسیدن به هدف و مقصود بازدارد و هیچ عاملی نمی تواند به کسانی که ذهنیت نادرست دارند کمک کند.

یکشنبه، مهر ۰۷، ۱۳۸۷

خدایا صبرم عطا کن


خدایا تو خود این وجود مرا
سراسر همه تار و پود مرا

به عشق و مستی سرشتی اگر
یا غم عشق او از سرم کن بدر

یا که صبرم عطا کن

یا نصیبم نما بینمش یک نظر
یا که دردم دوا کن

چرا به نگاهش به چشم سیاهش
تو این همه مستی تو دادی

از آن همه مستی
تو هستی ما را
به باده پرستی تو دادی

حالا که جز غم نصیبم ندادی
راهی به کوی حبیبم ندادی

صبرم عطا کن
دردم دوا کن

چرا به جای وفا و محبت به او رخ زیبا تو دادی
به او سر زلف شکسته برای شکست دل ما تو دادی

عمری در این سودا به سر بردم خدایا
دور از لبش چون غنچه خون خوردم خدایا

حالا که جز غم نصیبم ندادی
راهی به کوی حبیبم ندادی

صبرم عطا کن
دردم دوا کن

صبرم عطا کن
دردم دوا کن

محبت نیرومندترین جادوها است.

قدرزمان حال را بدانيد كه گذشته بر نمي گردد و آينده شايد نيايد

شنبه، شهریور ۲۳، ۱۳۸۷

مهرباني زباني است كه لال قادر به تكلم و كر قادر به شنيدن ودرك آن است

هيچ چيز واقعا به پايان نمي رسد، مگر اينکه تو دست از تلاش برداري

با شيطان درون آدمها بجنگيد نه با خود آنها

کسي که از شکست خوردن مي ترسد حتما شکست خواهد خورد

خوش بيني اندوه را مي کاهد و از افتادن در بند گناه مي رهاند

هيچ وقت نگو وقت نداري. به تو همان مقدار زمان داده شده که به هلن کلر ، لئوناردو داوينچي ، توماس جفرسون و آلبرت انيشتين

عظمت مردان بزرگ از طرز رفتارشان با مردمان كوچك آشكار می شود

شما قادر به يافتن اقيانوسهاي جديد نيستيد مگر اينكه جرات ترك كردن (دور شدن از ) ساحل را داشته باشيد

برگ در هنگام زوال مي افتد ميوه در هنگام کمال مي افتد بنگر که چگونه مي افتي چون برگي زرد و يا سيبي سرخ

با بخشش و بخشيدن روح آدم شفاف و بزرگ مي شود

سه‌شنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۷

ذهن متعصب همچون مردمک چشم است ، هر چه نور بيشتري برآن بتابد جمعتر ميشود .

پنجشنبه، شهریور ۰۷، ۱۳۸۷

خوشا به حال آنان كه مي بخشند بي آن كه به ياد آرند ، ومي گيرند بي آنكه فراموش كنند

آن كه زياد دارد ثروتمند نيست ، آنكه زياد مي بخشد ثروتمند است

معجزات در لحظاتي غير منتظر و براي کساني که به هيچ وجه در انتظارش نيستند روي مي دهند

از اميد انتظار معجزه نداشته باش ، اميد با حرکت توام است

عشق

والاترين و قدرتمند ترين قانون زندگي عشق است

شنبه، شهریور ۰۲، ۱۳۸۷

نامه اي نه چندان عاشقانه به يك عشق تموم نشدني

نكته اي كه قابل توجه اينه كه سعيد عشق منه
ديگه اينكه اون همه چيز منه
و ديگه اينكه اون اميد منه
و ديگه اينكه اون همه ي دنياي منه
و اين سعيد ، جسم و روح من به نفس هاي اون بنده
و ميخوااامش خدااا تا
... و
و مي كشمت سعيد چرا سر كار موندي به خاطر من تا 10 شب هاااااااااااا
: Dپ.ن) چقدر خوبه كه وبلاگتو با اين پست خراب كردم

پنجشنبه، مرداد ۲۴، ۱۳۸۷

تلاش نکن که زندگی را بفهمی
زندگی را زندگی کن
تلاش نکن که عشق را بفهمی
عاشق شو
و چنین است که خواهی دانست
این دانستن حاصل تجربه توست

كوتاه ولي عميق

روزی عزرائیل خدمت حضرت رسول رسید ، درو د و سلام فرستاد .حضرت رسول (ص)ازا و پرسید: ایا در هنگام قبض روح دلت بحال کسی سوخته است یانه؟ عزرائیل گفت: بله دوبار یکبار هنگامی که کشتی در دریا شکسته شده بود و زن بارداری بر چوبی تکیه کرده بود و فرزندش همان هنگام به دنیا امد با رنج و درد زیاد تلاش کرد و فرزندش را روی چوب قرار داد و نگران فرزندش بودکه دراین هنگام خدا فرمان داد تا جانش را بگیرم ، یکبار نیز برای شدّاد . زیرا شدّادعمری را صرف کرده بود و قصرمجللی با ثروتهای زیادی تهیه کره بود . روزی که کار به پایان رسید. وقتی با همراهانش جلوی قصر قرار گرفت پای راستش را از رکاب روی زمین گذاشت ودر حالی که هنوزپای چپش روی زمین نرسیده بود خدا فرمان قبض روحش را داد. دلم به حالش سوخت که بعداز این همه زحمت حق یک روز مهلت نیافت.دراین هنگام ملکی بر پیامبر (ص)وارد شد و به پیامبر گفت: خداوند بر تو درود و سلام فرستاد و فرموده که شدّاد همان طفل بود که من بدون مادر اورا بسیار مورد لطف قرار دادم و او فراموش کردو غفلت کرد

... عاشقانه اي آرام تقديم به تو

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم
برای پشت کردن به ارزوهای محال
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم
تورا به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست می دارم
اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های اسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه ان قلب پاکت دوست می دارم
تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام ...دوست می دارم
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام ...دوست می دارم
برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای نخستین گناه
تو را به خاطر دوست داشتن...دوست می دارم
تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم...دوست می دارم

فردريش نيچه

آدم هاي حقير،انسانهاي والا را ديوانه ميپندارند. چرا كه اين انسانها سرشت نامعقول تري داشته و به سمت چيزهاي استثنائي جذب ميشوند:چيزهايي كه هيچ جذابيتي براي بسياري از مردم ندارند

شنبه، مرداد ۱۹، ۱۳۸۷

آن سوی ناکامیها خداوند حضور دارد، آنجاست که داشتنش جبران ِ همه ي نداشته هاست

مسيحا برزگر

کسی که اندک مایه ای از عدالت در وجودش باشد،پیش از انکه درباره کسی قضاوت کند،خود را در موقعیت او قرار می دهد.قضاوت خود را محدود به بخشی از عمل آدمها نکن،ابتدا از خویشتن شروع کن،هر چه بیشتر خود را بشناسی،نسبت به دیگران شفقت بیشتری نشان خواهی داد

نه هیچ انسانی دشمن توست و نه هیچ انسانی دوست تو ،بلکه هر انسان معلم توست ،هر انسانی حلقه ایست طلایی در زنجیر خیرو صلاح تو

نيايش

خدایا به هر که دل بستم دلم را شکستی٬ دلم را گسستی ،به من فهماندی ،که جز تو عاشق کس نباشم٬ و جز تو راه کسي نپویم

زندگی کن آنطور که می خواهی ، ولی بمیر آنطور که خدا می خواهد

فرمان خدا را عزیز بدار تا خدا تو را عزیز بدارد

جمعه، مرداد ۱۸، ۱۳۸۷

حكايت جالبي ست . فراموش شدگان , فراموش كنندگان را , هرگز فراموش نميكنند

عشقی که هر روز تازه تر نشود اندک اندک به عادت تبدیل می شود و رنگ بردگی به خود میگیرد.مگذار که حتی آب دادن به گلهای باغچه به عادتِ آب دادن به گلهای باغچه تبدیل شود

در مشکلات باید سکوت کرد شاید خدا حرفی برای گفتن داشته باشد

یکشنبه، مرداد ۰۶، ۱۳۸۷

زندگي يک مشکل نيست که حلش کرد بلکه يه هديه است که بايدازش لذت برد در ضمن هميشه به ياد داشته باش خوشبختي در پس لحظه ها پنهان شده است براي پيدا کردنش لحظات را بي هدف دنبال نکن . و گرنه خوشبختي در لحظاتت گم مي شود

اگر امروز خواستي و نتوانستي كه معذوري ، ولي اگر روزي توانستي و نخواستي ،منتظر روزي باش كه بخواهي ونتواني

شنبه، تیر ۲۲، ۱۳۸۷

اگر خواهي كه به جواني اندرز دهي بايد سه چيز را در نظر بگيري تا اندرزت اثرگذار باشد :تازه، كوتاه، داستان وار

كسي كوه را از ميان بر ميدارد كه مشغول جمع آوري سنگريزه ها نمايد

ميداني تفاوت شاعر و دانشمند در چيست؟ اينكه دانشمند " ميداند " كه گل خوشبوست اما شاعر " ميفهمد".

انسان ،تنها آفريده اي است كه نمي خواهد همان باشد كه هست

مهم بودن خوب است، اما خوب بودن مهم تر است

سكوت بهترين استاد است، از اوحرف زدن بياموزيم

اگر توانستي در اوج مشكلا ت لبخند بزني،آن موقع است كه بزرگ شده اي و پر تجربه

بهشت در جايي نيست. بهشت در مكاني جغرافيايي قرار ندارد. بهشت نه در بالاي ابرها، بلكه در درون توست. بهشت همين الان در درون توست

تندبادهايي كه به شما ضربه مي زنند،‌ دشمنان واقعي نيستند،‌ بلكه به شما كمك مي كنند تا كامل شويد. به نظر مي رسد شما را ريشه كن مي كنند، اما با جنگيدن با آنهاست كه ريشه هاي شما قوي تر مي شود

چهارشنبه، تیر ۱۹، ۱۳۸۷

انسان ها شکست نمیخورند بلکه تنها تلاش کردن شان را متوقف می سازند

مشکلات خود را بر ماسه ها بنویسید و موفقیت هایتان را بر سنگ مرمر

وقتی آنچه داریم می بخشیم ، آنچه نیازمند آنیم دریافت خواهیم کرد

عده ای دائم غرغر می کنند که گل سرخ خار دارد.ما باید شاد باشیم که خارها گل دارند

ممکنه نتونيم چيزائي که دوست داريمو داشته باشيم ولي مي تونيم چيزائي که داريمو دوست داشته باشيم.

علي (ع)

دنيا دو روز است يک روز با تو و روز ديگر عليه تو. روزي که با توست مغرور مشو و روزي که عليه توست نااميد مگرد ،زيرا هر دو پايان پذيرند

دوشنبه، تیر ۱۷، ۱۳۸۷

هر کس که چرایی در زندگی دارد،با هر چگونه ای خواهد ساخت

یکشنبه، تیر ۱۶، ۱۳۸۷

Zendeegie roozmare

وقتی تنهاییم دنبال 1 دوست میگردیم. . . وقتی پیداش کردیم دنبال عیباش میگردیم وقتی از دستش دادیم دنبال خاطرهاش میگردیم و باز تنهاییم. . . . ! ! !

چهارشنبه، تیر ۱۲، ۱۳۸۷

انسان مانند رودخانه است هر چه عميق تر باشد ارام تر است

محال از طرز فكر كردن ما به وجود مي ايد

غني ترين شما قانع ترين شماست

ادب خرج ندارد ولي همه چيز را خريداري مي کند

شخصيت زيبا براي انسان در حکم عطر براي يک گل است

آن قدر شکست مي خورم تا راه شکست دادن را بياموزم

ما دو گوش و يک زبان داريم تا بيشتر از حرف زدن گوش کنيم

اطاق بدون کتاب مانند جسم بي روح است

بکوش عظمت در نگاه تو باشد نه در آن چه بدان مي نگري

آنکه انتقام مي گيرد يک روز خوشحال است و آنکه مي بخشد يک عمر

مردم اشتباهات زندگي خود را روي هم مي ريزند و از آنها غولي بوجود مي آورند که نامش تقدير است

آن قدر بر مال دنيا حريص مباش كه از مفقود شدنش اندوهناك شوي

دانيال نبي

باطن وسيرت مردم را در حين بدبختي آنان مي‌توان شناخت

براي تربيت اراده بهترين زمان ايام جواني است

از سفر کرده ، ارزش سرزمين مادري را بپرس

وجدان صداي خداوندي است

عشق بهترين نغمه در موسيقي زندگي است. انسان بدون عشق، هرگز با همسرايي بشريت همنوا نخواهد شد

درک زندگي تنها با نگاه به گذشته ميسر است، اما زندگي کردن تنها با نگاه به آينده

در مقابل همه چيز ميتوان مقاومت کرد جز نيکي و خوبي

خوشبختي در آن است که جنبه خوب چيزها را ببينيم، زيرا در تمام چيزها خوبي و بدي چون خورشيد و سايه وجود دارد، بايد انتخاب کردن را ياد گرفت

آنان که عشق خود را آشکار نکنند معشوق نخواهند بود

عشقي را كه ميابيم خوب است، ولي آن عشق که خود شما را بيايد بهتر است.

به مسائل بزرگ فکر کنيد ، اما از خوشيهاي کوچک لذت ببريد

يک رهبر هرقدر هم ذاتا ماهر و هنرمند باشد، اگر بر نفس خود مسلط نباشد نمي تواند از همه ي توانايي و استعدادش بهره مند شود.

روابط يک جانبه نمي پايد. اگر يکي هميشه از خود مايه مي گذارد و ديگري فقط بهره مي برد، دير يا زود رشته ارتباط مي گسلد

اگر دوست داري از لحظات خود استفاده کني .لذت خود و استفاده خود را از همان دقايق و ثانيه ها بدان

اگر آدم خوبي به تو بدي کرد چنان وانمود کن که نفهميده اي او زمان زيادي را مديون تو نخواهد ماند

تپه اي وجود ندارد كه سراشيبي نداشته باشد

در عالم دو چيز از همه زيباتر است : آسماني پرستاره و وجداني آسوده

سقف آرزوهايت را تا جائي بالا ببر كه بتواني چراغي به آن نصب كني

استعداد در فضاي آرام رشد ميكند و شخصيت در جريان كامل زندگي

اگر قرار است براي چيزي زندگي خود را خرج كنيم ، بهتر آن است كه آنرا خرج لطافت يك لبخند و يا نوازشي عاشقانه كنيم

وقتي ارتباط عاشقانه ات به انتها ميرسد ، فقط به سادگي بگو :همه اش تقصير من بود .اين يعني پيشرفت درخويش

رقابت تا زماني پسنديده است كه كار را به حسادت نكشاند

هر كس كه ديگران را بشناسد عاقل و هر كه خود را بشناسد عارف است

عادلترين مردم كسي است كه آنچه را برخود نمي پسندد بر ديگران نپسندد

وقتي انسان دوست واقعي دارد كه خودش هم دوست واقعي باشد

اگر همواره مانند گذشته بينديشيد، هميشه همان چيزهايي را به ‌دست مي‌آوريد كه تا بحال كسب كرده‌ايد

بدترين و خطرناکترين کلمات اينست: همه يك جورند

يکي از راههاي خوشبختي اين است که شخص نسبت به کوچکترين نعمتها شکر گذار باشد

بشر به خوشبختي خيلي زود عادت ميکند و چون خيلي زود عادت ميکند خيلي زود هم فراموش ميکند که خوشبخت است

بيشتر آدمها در اغوش خوشبختي ، خوشبختي را جستجو ميکنند.شما اينگوننه نباشيد

خوشبختي يعني تسليم نشدن در برابر بدبختي

جز به اندازه کار نيکي که کرده اي پاداش مخواه

در دنيا چيزي وجود ندارد که ارزش ناراحت شدن و نااميد شدن را داشته باشد.

يک انسان با جراًت يک جمعيت است

هرگز فرصت گفتن « دوستت دارم » را از دست مده

با مردمان نيک معاشرت کن تا خودت هم يکي از آنان به شمار روي

سعادت ديگران بخش مهمي از خوشبختي ماست

براي آنکه عمر طولاني باشد ، بايد آهسته زندگي کنيم

لبخند، حتي زمانيکه بر لبان يک مرده مي نشيند ، بازهم زيباست

با ديگران آنگونه رفتار کن که ميخواهي با تو رفتار شود

اگر از کسي متنفري از قسمتي از خودت در او متنفري، چيزي که از ما نيست نمي‌تواند افکار ما را مغشوش کند.

ازعاجزترين مردم کسي است که نتواند دوست پيدا کند و از او عاجزتر آنکه دوستش را از خود دور کند

بهترين دوست تو آنست که اشتباهات تو را فراموش کند و خوبيهايت را به ياد داشته باشد

ميشل دو مونتي

نخستين نشانه فساد ترک صداقت است

عشق تنها به چشمان يکديگر خيره شدن نيست، بلکه متفقا به بيرون، به جهت معيني نگاه کردن است

خانه بدون زن عفيف، گورستان است

گوته :

مادر شاهکار طبيعت است

پنجشنبه، تیر ۰۶، ۱۳۸۷

كسي كه داراي عزمي راسخ است ،جهان را مطابق ميل خويش عوض مي كند

همه چیز به حساب می آید . هر کاری که انجام دهید یا به شما کمک می کند یا آسیب می رساند ، هیچ چیزی خنثی نیست

آنچه را با سخاوت بدهي، به تو باز خواهد گشت

چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به دعا برداری

اگر هر کس مفهوم عشق را به عمل تبديل ميکرد ، دنيا بهشت ميشد.

عشق احساسي بي نهايت است که صبر ، دانش و سرچشمه های دروني ما را به مبارزه مي طلبد.

بخشش فقط زماني ممکن ميگردد که ما بتوانيم ديگران را بشناسيم و به عيبهای خودمان اعتراف کنيم و بدانيم که ما نيز به همان اندازه امکان اشتباه کردن داريم.

وقتي همديگر را دوست داريم ، تسليم شدن نيز نوع مهمي از بخشيدن است

صداقت هميشه بهترين سياست است ، استثنايي وجود ندارد ؛ اين فرايند با صادق بودن با خودمان آغاز ميگردد و با محبت به ديگران پايان مي پذيرد.

يك حقيقت !

ما در شناخت انسانهای ديگر ، محدود به اين هستيم که چقدر درباره خودمان مي دانيم.

«عشق بهترين نغمه در موسيقي زندگي است. انسان بدون عشق، هرگز با هم سرايي باشکوه بشريت هم نوا نخواهد شد.»

سه‌شنبه، تیر ۰۴، ۱۳۸۷

چون عاشقی آمد، سزاوار نباشد این گفتار که : خدا در دل من است ، شایسته تر آن که گفته آید : من در دل خداوندم.

مأيوس مباش زيرا ممكن است آخرين كليدي كه در جيب داري ، قفل را بگشايد

آنها كه به عهد خود وفا مى كنند برگزيده ترين مردم هستند.

کسي که نداي دروني خود را مي شنود، نيازي نيست که به سخنان بيرون گوش فرا دهد

تعبیر جبران خلیل جبران از زنا شویی:

در کنار هم بایستید ، نه بسیار نزدیک ، که پایه های حایل معبد ، به جدایی استوارند ، و بلوط و سرو در سایه ی هم سر به آسمان نکشند.

پیشوایان در سخت ترین راه ها همیشه تنها بوده اند

به معیار دل ، شادمانی ، چهره ی بی نقاب اندوه است و آوای خنده از همان چاه بر شود که بسیاری ایام ، لبریز اشک می باشد.

جرم اين است که ندانيم زندگی خيلی ساده تر از اينهاست که ما فکر مي کنيم

هرگز نمی توانیم صفت خوبی را در دیگران بشناسیم مگر اینکه از آن بویی برده باشیم

اگر امروز حتی یک کلمه از دیروز بیشتر بدانید مسلماً شخص دیگری هستید

اگر به سخنی که گفته اید با تمام وجود پایبند هستید، دیگر نیازی نیست برای آن پوزش بخواهید

بعضی ها طوری هستند که دوستانشان هرقدر از آنها پایین تر باشند بیشتر دوستشان دارند

هرگز فرصت گفتن « دوستت دارم » را از دست مده

برای شب پيری در روز جوانی چراغی بايد تهيه کرد

اگر قدرت ندارید که با نیروی خود مشکل ها را در هم بشکنید لااقل مرد باشید که در برابر حوادث بایستید

به گونه ای زندگی کنيد که وقتی فرزندانتان به ياد عدالت ، صداقت و مهربانی می افتند ، شما در نظرشان تداعی شويد

آدم های بزرگ به خوشی های کوتاه هنگام تن نمی دهند

برای آنکه عمر طولانی باشد ، بايد آهسته زندگی کنيم

عشق ما را می کشد تا دوباره حياتمان بخشد.تولدي دوباره است عشق

خردمندی که بخشنده و دانشور و دادگر و نژاده باشد هرگز بد خو نمی شود

هم رنگ دیگر کسان شدن ، باور هیچ کدام از بزرگان نبوده است

عشق هنگامی که شما را می پرورد شاخ و برگ فاسد شده را هرس می کند

...

با ديگران آنگونه رفتار کن که ميخواهی با تو رفتار شود

جريان زندگی چيزی جز مبارزه ميان عاطفه وعقل نيست

مردان آفريننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان

هرگز نمی توان با آدمهای کوچک کارهای بزرگ انجام داد

انسان همچون رودخانه است ، هرچه عميقتر باشد آرام تر و متواضع تر است

گاهی تنها راه درمان روانهای پریشان ، فراموشی است

نه تنها مشکلات را تحمل کن و از شکست نترس بلکه آنها را دوست بدار

دوشنبه، تیر ۰۳، ۱۳۸۷

..نيايش

بارالها ، ازعشق امروزمان برای فرداهایمان چیزی باقی بگذارتایادمان نرودعشق ودوست داشتن رابه اندازه یک مشت یک لبخند یک خاطره یک نگاه تادوباره بشکفد وسیراب گرداند قلب وروح وجسممان را

هر لحظه که به شدت احساس تنهایی می کنی ، مطمئن باش یک نفر برای دیدنت لحظه شماری می کند

گر بوي گلي را دوست نداشتي، شاخه هايش را نشكن

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشکن: اعتماد ، قول ، رابطه و قلب زيرا وقتی اين ها می شکنند صدا ندارند ، ولی درد بسياری دارند

تو ثروتمند نيستی مگر آنکه چيزی داشته باشی که با پول نتوان خريد

بخند خنديدن يک نيايش است. اگر بتواني بخندي، آموخته اي که چگونه نيايش کني جدي نباش، عبوس هرگز نمي تواند مذهبي باشدکسي که مي تواند بخندد، کسي است که طنز آميزي و تمامي بازي زندگي را مي بیند ومي خندد و در بطن همين خنده به اشراق خواهد رسيد

یکی از دلایل افسردگی ها وناآرامیهای روانی ما که اغلب از آن غافلیم آن است که ما نمی توانیم دیگران راببخشیم و بدتر حتی نمی توانیم خودمان را ببخشیم.

زندگی مثل پیانو است ، دکمه های سیاه برای غم ها و دکمه های سفید برای شادی ها . اما زمانی میتوان آهنگ زیبایی نواخت که دکمه های سفید و سیاه را با هم فشار دهی

وقتی که بجز عشق هیچ چیز برایمان باقی نمانده باشد ، برای نخستین بار آگاه می شویم که فقط عشق کافی است

اگر می خواهید دوستتان داشته باشند اول باید دوست داشتن را یاد بگیرید

عشق به چیزهای پایدار ، انسان را جاودان می کند

انسان نمی تواند به همه نیکی کند ولی می تواند نیکی را به همه نشان دهد

کسی که می ترسد شکست بخورد حتما شکست خواهد خورد

بهترینها و زیباترینها در جهان نه دیده می شود و نه حتی لمس میشود، آنها تنها باید در دل دیده و لمس کرد

یکشنبه، تیر ۰۲، ۱۳۸۷

خدا دوستش را در ميان بندگانش پنهان كرده پس هيچ كس را كوچك مشمار شايد او دوست خدا باشد و تو نداني

ترس از عشق، ترس از زندگي است و آنان که از عشق دوري مي کنند مردگاني بيش نيستند

يك شمع مي تواند هزاران شمع را روشن كند، بدون آن كه چيزي از دست بدهد، مانند شادي كه هيچگاه با تقسيم كردن كم نمي شود

ایمان داشته باش که کوچکترین محبت ها از ضعیف ترین حافظه ها پاک نمیشوند

برای شاد کردن دیگران آرزوهایشان را بفهم

از تعاليم اهورا مزدايي

در زندگي انديشه هاي شما به گفته هاي شما ، گفتار شما به اعمال شما ، اعمال شما به عادتهاي شما تبديل مي شوند و عادتهاي شما شخصيت شما را ميسازند

آن چه به پروردگار مديونيم ، دوست داشتن ديگران است

بوسه اختراع طبيعت است، براي زماني كه كلام قادر به بيان احساسات نيست ..

عده ي زيادي هستند كه منتظرخوشبختي هستن.اما غافل ازاينكه اين "خوشبختيه "كه منتظر ماست.زيراما خالق اوهستيم.

خوشبختي واقعي رسيدن به نوک قله نيست بلکه قدم نهادن در مسير صعود به قله است

پنجشنبه، خرداد ۰۹، ۱۳۸۷

طرز فكر انسان نفساني، مرگ است، اما طرز فكري كه در سيطره روح قرار دارد، حيات و آرامش است

سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۸۷

محبت در همان لحظه که با شما صحبت می کند شما را به صلیب می کشد

یکشنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۷

راهی جز نرمش و بازی با هستی نیست

پنجشنبه، اسفند ۱۶، ۱۳۸۶

بر اين باور باش كه عشق و دستاوردهاي عظيم، در برگيرنده مخاطرات بزرگ است

شنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۸۶

بزرگترين لذت

بزرگترين لذت در زندگي انجام کاري است که ديگران مي گويند:«تو نمي تواني

یکشنبه، بهمن ۲۸، ۱۳۸۶

یاد بگیریم

روزي شخصي در حال نماز خواندن در راهي بود و مجنون بدون اين که متوجه شود از بين او و مهرش عبور کرد
مرد نمازش را قطع کرد و داد زد هي چرا بين من و خدايم فاصله انداختي مجنون به خود آمد و گفت :من که عاشق ليلي هستم، تو را نديدم تو که عاشق خداي ليلي هستي چگونه مرا ديدي

سکان را بده به من

خدا با لبخندی مهر آمیز به من می گوید (( آهای دوست داری برای مدتی خدا باشی و دنیا را برانی؟

می گویم (( البته به امتحانش می ارزد
کجا باید بنشینم ؟
چقدر باید بگیرم ؟
کی وقت نهار است ؟
چه موقع کار را تعطیل کنم ؟ ))
خدا می گوید : سکان را بده به من! فکر میکنم هنوز آماده نباشی

چهارشنبه، بهمن ۲۴، ۱۳۸۶

اگر مي خواهي ارزشت را نزد خدا بداني، ببين ارزش خدا نزد تو در وقت گناه چقدر است

چهارشنبه، دی ۲۶، ۱۳۸۶

در نگاه کساني که پرواز را نمي فهمند هرچه بيشتر اوج بگيري کوچکتر خواهي شد